نیازسنجی و حقوق شهروندی

دسته بندي : علوم انسانی » جغرافیا

مقدمه:

افراد به عنوان شهروندان جامعه امروزی، ناگزیر به پذیرش نقش های گوناگون و متفاوتی هستند و آنها باید برای انجام این مسئولیت ها که در راستای هر چه بهتر شدن مناسبات اجتماعی و به طور کلی تعالی یک جامعه است، آموزش های لازم را دیده و با آگاهی کامل این مهم را محقق سازند (اسماعیلی، 1388).

براي تحقق حقوق شهروندي، نقش شهروندان بسیار مهم بوده و با توجه به تنوع حقوق شهروندي، مشاركت‌هاي مردمي نيز متفاوت مي‌باشد لذانفوذ در شهروندان و بسترسازي جهت پذيرش آموزش ها از سوي شهروندان در نیازسنجی‌هاي شهري امري ضروري است و جهت تغيير و تبديل رفتارهاي غيراجتماعي نامطلوب شهري به رفتارهاي آموزش ديده بايد براساس شناخت مسائل و مشكلات محله‌هاي شهر بررسي و تحليل آنها ضمن آموزش هاي شهروندي ارائه شود. شهروند  آموزش ديده مي‌تواند با آموزش‌هاي نیازسنجی مؤثر شهري، نقش و تأثيرات متعددي را برتحول اجتماعي شهر بگذارد چرا كه شهروندان هم سازنده شهر و هم بهره‌بردار و اثرپذيراز شهر مي‌باشند. طي آموزش برای نیازسنجی ‌هاي شهروندي، ارتقاء آگاهي شهروندان نسبت به سرمايه‌هاي انساني،اقتصادي، فرهنگي و تاريخي امكان‌پذير مي‌شود و در واقع مشاركت همگاني و حركت‌هاي اجتماعي مردمي، اوج فعاليت‌هاي مؤثر مديريت شهري است كه از ايجاد تعلق اجتماعي دربين شهروندان ناشي مي‌شود. (برامو، 1389)

آشنايي شهروندان با حقوق و تكاليف شهروندي شان كه سعادت آنها را با ايجاد محيط شهري يكپارچه و مناسب بر اساس قوانين تأمين مي كند و به دنبال آن، رابطه اي ميان شهروند و مديريت شهري ايجاد مي شود، مهم ترين هدف نیازسنجی شهروندان است. مديريت شهري و شهرداری موظف است مهارت گرفتن حق و مهارت انجام تكاليف را به شهروندان آموزش دهد. چنانچه شهروندان لذت را در انجام تكاليف و بهره مندي از حقوق خود ببينند زمينه علاقه و در نتيجه، ميل به انجام آن فراهم مي شود (علمایی، 1384).

مطلوب‌ترين روش نیازسنجی و تفهيم معناي عميق شهروندي و مشاركت‌پذيري، بررسی نیازسنجی توسط متخصصان و كارشناسان حوزه‌هاي مختلف شهرداري است كه از طريق ابزارهاي آموزش نیازسنجي منطبق با اهداف مي‌توانند به اقشار اجتماعي جامعه به‌خصوص كودكان و نوجوانان اين آموزش‌ها را ارائه كنند. چرا كه با انتقال آموزش‌هاي نیازسنجی شهري و شهروندي به قشر دانش‌آموز، اين امكان مهيا مي‌شود كه آنان با شالوده‌هاي اصلي شهرداري آشنا و از وظايف شهروندي آگاه شوند و با آگاهي كامل به‌عنوان شهروند متعهد، مسئوليت خود را نسبت به جامعه و شهر برعهده گرفته و ابزارهاي اصلي مشاركت‌پذيري را به‌عنوان يك شهروند بياموزند. اما در اين ميان آموزش نیارسنجی مديران شهري و ارتقاي بينش آنان براي فراهم كردن شرايطي به‌منظور احقاق حقوق شهروندي و آموزش به شهروندان كه عمدتا به جنبه تكاليف اجتماعي شهري شهروند كه همانا مشاركت در عرصه‌هاي مختلف زندگي شهري است، ضروري است.

دسته بندی: علوم انسانی » جغرافیا

تعداد مشاهده: 2297 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.docx

حجم فایل:252 کیلوبایت

 قیمت: 50,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
    از جمله مفاهیم جدیدی که امروزه به طور ویژه‌ای به آن توجه می شود و در نظریات اجتماعی، سیاسی و حقوقی جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است، « نیازسنجی شهروندی» است. نیازسنجی شهروندی به عنوان یک پایگاه و نقش اجتماعی مدرن و فراگیر، مجموعه¬ای به هم پیوسته از حقوق و وظایف برابر همگانی، ناظر بر احساس تعلق اجتماعی به جامعه و موثر در مشارکت همگانی، به همراه برخورداری عادلانه و منصفانه تمام اعضای جامعه از مزایا، منابع و امتیازهای فارغ از تعلقات نژادی، قومی، طبقاتی، فرهنگی و مذهبی است (نجاتی¬حسینی، 1380، 56).
    توسعه هر جامعه ای در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، نیاز به سهامداران آن جامعه دارد که به نام «شهروندان» مطرح اند (عسکریان، 1385، 134). مقوله نیازسنجی شهروندی در هر جامعه ای وقتی تحقق می‌یابد که همه افراد یک جامعه از کلیه حقوق مدنی و سیاسی برخوردار باشند و همچنین به فرصت‌های مورد ازجمله حقوق اساسی که برای شهروندان هر جامعه ای در نظر گرفته شده است، حق مشارکت آنها در تمام امور می باشد. مشارکت در معنی سنتی عبارتست از پیوند دوسویه سازنده و سودمند میان دو تن یا بیشتر از دو تن. به عبارتی دیگر، مشارکت در نیازسنجی یعنی دخالت و درگیر شدن مردم در فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی که بر سرنوشت آنها اثر می گذارد (غفوری، 1388). هدف از مشارکت در نیازسنجی، سلامت و امنیت اجتماعی می باشد و از آنجا که مشارکت در نیازسنجی یک درگیری ذهنی و عاطفی است بنابراین افراد وقتی با سایر افراد سازمان چه رده بالا چه رده پائین به مشارکت می پردازند طبیعی است که خود را در انجام دادن آن اندیشه مسئول بدانند و در تلاش های گروهی خود مسئولیت پذیر باشند و اساساً همین فراگرد اجتماعی است که افراد در سازمان، واژه «مان را به جای واژه «آنان» به کار می برند. هنگامی که سختی و دشواری را در کار ببینند می گویند این دشواری ماست نه مال آنها .همین پذیرش مسئولیت است که پله پله آدمی را از آدمیت جدا می سازد و طمع انسانیت را در روح و روانش پخش می کند و او را در سازمان مسئول می کند نه کارپرداز (همان منبع).