بیان مسأله (معرفی دقیق مسأله یا مشکلی که تحقیق برای حل آن مسئله یا مشکل ، طراحی و اجرا خواهد شد)
واقعیتهای موجود در جامعه نشان میدهند که رغبت و تمایل جوانان به ازدواج کاسته شده و تاخیر در ازدواج، کم کم در حال تبدیل شدن به یک شیوه و امتیاز اجتماعی است (عباسی و همکاران، 1398). برخی از جوانان در آستانه ازدواج از نوعی ترس در مورد ازدواج و مسائل مربوط به آن رنج میبرند. مسائل خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی ازدواج را با ترس و تاخیر همراه کرده است. مطالعات صورت گرفته در این زمینه حاکی از آن است که جوانان با گذشت زمان در انتخاب همسر دچار شک و تردید میشوند که بخشی از آن مربوط به دگرگونی ارزشها، تحریفات شناختی و بخش دیگر مربوط به انتظارات غیرواقعی آنهاست (مهدی زاده، 1398).
بهطور کلی میتوان گفت ترس از ازدواج منجر به طولانی شدن زمان مجردی و از دست دادن مزایای ازدواج خواهد شد. یکی از موارد مؤثر در انتخاب همسر و تصمیم به ازدواج، تمایزیافتگی خود از خانواده مبدا است که بر رغبت به ازدواج یا بیمیلی نسبت به آن تأثیر میگذارد. افرادی که از نظر تفکیک خویشتن در سطح بالایی قرار دارند، از لحاظ عاطفی مستقل هستند و ضرورتی براي بریدن از دیگران ندارند و از نظر احساسی و فکري داراي وضعیت خود متعادلاند. افراد با سطح تمایزیافتگی ضعیف، داراي فکري نامنعطف و برش عاطفیاند و در حالت کلی سطح بالایی از اضطراب را تجربه میکنند (ایمان زاده، 1399).
با ظهور دومین گذار جمعیتی که از آن به عنوان گذار در خانواده نیز یاد میشود، الگوهای سنتی دچار تغییرات اساسی شده و الگوهای جدیدی از ازدواج نمود یافتهاند که عبارتند از: افزایش میانگین سن در اولین ازدواج، افزایش تعداد مجردها، کاهش ازدواج های ترتیب یافته، افزایش آزادی در انتخاب همسر(بنی هاشمی و همکاران، 1399).
تاخیر در ازدواج جوانان پدیدهی پیچیدهای است که تحت تاثیر محدودیتهای عینی، ادراکات ذهنی محدودکننده و عدم رشد و بلوغ اتفاق میافتد و دارای پیامدهای منفی بسیاری است (جهاندار، 1399).
عقاید و طرحوارههای افراد میتواند نقش بسزایی در میل یا بیمیلی آنها نسبت به ازدواج ایفا کند. طرحوارهها قدیمیترین مولفههای شناختی محسوب میشوند که میتوانند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار باشند. بنابراین طرحوارههای ناسازگار اولیه که باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود و جهان هستند و حاصل آموزههای سالهای نخستین زندگیاند میتوانند در حیطههای مختلف زندگی تاثیر بگذارند (مختاری، 1398).
روابط مورد قبول در جامعه بر اساس ارتباطهایی که در خانواده اصلی شکل میگیرد، بنا میشود. استحکام بنیان خانواده و به دنبال آن جامعه از روابط سالم درون خانواده سرچشمه میگیرد. طرحوارهها بر اساس واقعیت شکل میگیرند تا به افراد در تبیین تجربههایشان کمک نمایند. طرحوارههایی که به دنبال تجربههای ناخوشایند کودکی شکل میگیرند، ممکن است منشا اصلی اختلالهای شخصیتی و مشکلات بین فردی باشند. (رمضانی، 1398).
با توجه به آمار روز افزون مجردان قطعی در کشور، این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال مهم است که آیا میتوان ترس از ازدواج را بر اساس الگوهای ارتباطی خانواده مبدا و طرحوارههای ناسازگار اولیه با واسطهگری تمایزیافتگی در دختران بالای 30 سال پیشبینی نمود؟
برچسب ها:
الگو ارتباطی خانواده مبدا طرحواره ناسازگار اولیه ترس از ازدواج تمایزیافتگی پروپوزال پروپوزال مشاوره پروپوزال ارشد